پوشاک پیش از تاریخ

نخستین منابع پارچه متعلق به 9000 سال پیش از میلاد در شانیدر (عراق) است. دیگر بقایای باستان‌شناسی به 6000-7000 پیش از میلاد در جارمو (عراق) و چتل هویوک (ترکیه) مربوط می‌شود و بیانگر نیاز ضروری انسان اولیه به محافظت از بدنش در مقابل عناصر و خطرات محیطی و همچنین موقیعت‌های نامساعدی است که همواره در معرض آن‌ها قرار داشت. فعالیت‌های شکار_گردآوری در محیط طبیعی، سنگ‌ها، پوسته‌ها، دانه‌ها، مغزها، پَر پرندگان، صده‌ها، دندان‌ها و پنجه‌ی حیوانات را برای ساختن گردنبندها و طلسم‌ها تامین می‌کردند که نخستین نمونه‌های شناخته شده از تزییات هستند.

گِل اُخرا،  رنگ خاکی بدن، قربانی کردن‌ها، تتوها و زخم‌هایی که به بدن تحمیل شده و با افتخار نشانه داده می‌شدند، در حالیکه اغلب از طریق مسابقات سخت شجاعت به دست آمده بودند که باعث تقویت روح می‌شدند و لطف خدایان را به دست می‌آوردند، کارکرد حفاظتی یکسانی داشتند.

نخستین لباس‌ها از پوست‌هایی درست می‌شدند که بعد از دباغی و نرم شدن با سنگ سوراخ شده و به وسیله زردپی حیوان دوخته می‌شدند. انسان‌های غارنشین با پوشیدن سر یا پوست حیوان شکار شده، برتری خود بر حیوانات را  نشان می دادند. آن‌ها با تصاحب پوست سر و پوست گرازهای وحشی درندگی، قدرت، زیرکی و واکنش‌های زیرکانه طعمه‌هایشان را از آن خود می‌کردند که به آنها احساس شکست‌ناپذیری در برابر هر دشمنی را می‌داد. دوخت‌های تزئینی تقویت کننده‌ی درزهای سطح یک منسوج، رمزی نهفته از نشانه‌های قدردانی را بر روی پارچه حک می‌کردند که از بدن به لباس منتقل می‌شود. 

هنرمندان کرومانیون، فرانسه، نقاشی در فون_دو_گوم، چالرز آر، نایت، 1920

الیاف پوشاک پیش از تاریخ

کشفیات باستان‌شناسی پیش از تاریخ حاکی از استفاده از الیاف تهیه‌شده از گیاهان مرداب، گیاهان علفی انعطاف‌پذیر و نخ‌هایی از پوست درختان ( درختان لیمو، بیدمجنون و قان‌ها ) هستند که در آب نرم شده و با انگشتان دست متصل و تابانده شده‌اند. کتان خودرو بسیار فراوان بود و به دلیل استحکام کششی آن برای درست کردن نخ بکار می‌رفت. موهای بز، گوزن شمالی و آهو برای بافتن تورهای نخی، بافت‌ها و پوشش‌های مارپیچی استفاده می‌شدند که تاریخ آن به دوره‌ی پالئولیتیک پسین در اروپا (غار لاسکو، فرانسه؛ تاسیلی ناجر، صحرای غربی ) باز می‌گردد و برای درست کردن زیراندازها، ابزارهای روزمره، صندل‌ها و کلاه‌ها بکار می‌رفتند.

تور که پارچه‌ای ابتدایی بود و از گیاهان تیغ‌دار نیز درست می‌شد، کاربردهای متعدد با فرم‌های سخت و نرم داشت. تکنیک اسپارنگ درست کردن ساختارهای دقیق و ظریف در دستگاه بافندگی چوبی کوچک را ممکن می‌کرد.

 ظاهر لباس‌ها در این دوره بر اساس نقاشی‌های غار در اسپانیا و مجسمه‌های کوچک خدایان بازسازی می‌شود برخی از تصاویر، مردها را با شلوار و چکمه نشان می‌دهد در حالی که زنان، دامن و لباس‌های گشاد بر تن دارند؛ با کشف سوزن‌های استخوانی کوچک سوراخ‌دار که برای دوختن لباس‌ها استفاده می‌شدند، تفسیری از این لباس‌ها تأیید شده است.

وتسی را دو گردشگر آلمانی از نورنبرگ در ۱۹ سپتامبر ۱۹۹۱ پیدا کردند. پیکر به جلو خوابیده و زیر یخ‌ها پیچیده‌شده او در ابتدا به نظر جسد تازه شخصی مانند خلبان جنگ جهانی آمد. ژاندارمری اتریش با بی‌ظرافتی با یک مته دستی کوچک - که به سهو کفل اوتسی را هم سوراخ کرده‌بود - و یک تبر یخ‌شکن (که در روش‌های باستانشناسی کاربردی ندارد) او را از یخ‌رود بیرون کشیدند.جسد را به اینسبروک بردند و در آنجا بود که دیرینگی اوتسی آشکار شد. چون جسد در ۹۲٫۵۶ متری خاک ایتالیا بود، از ۱۹۹۸ تاکنون این پیکر در موزه باستان‌شناسی تیرول جنوبی در بولتسانو ایتالیا به نمایش گذاشته شده است. بررسی‌های انجام‌شده روی جسد نشان می‌دهد  او ردایی از جنس سبزه و جلیقه و پای‌افزار چرمی به تن داشت. کفش‌ها ضدآب و پهن بودند و این پهنا برای راه رفتن بر روی برف‌ها مناسب می‌نمود و جنسش نیز به گیاه بود که به شکل حصیر درآورده بود. یک لایه چمنی نرم دور پاها را گرم نگه می‌داشته است.

 مومیایی تاریم و مرد سیمیلائون، ملقب به «مرد یخی»، لُنگ‌ها و کفش‌های چرمی پوشیده بودند که ران‌ها و ساق پاها را می‌پوشاندند. علاوه بر این انسان پیش از تاریخ لباسی به شکل شنل با نوارهای طولی به رنگ روشن و تیره از پوست بز می‌پوشید که با رباط حیوان دوخته شده و به وسیله یک کمربند بلند جیب‌دار دو بار به دور کمر بسته شده و گره می‌خورد.

 انسان پیش از تاریخ، کلاه پوست خرس، کفش‌های ظریفی متشکل از تویی و رویه و شنلی شبیه به زیرانداز، از جنس گیاهان علفی می‌پوشید که از او در برابر محیط طبیعی محافظت می‌کرد. علاوه بر تهیه کردن الیاف گیاهی مختلف، روشی نیز برای تولید نمد بکار می‌رفت تا یک سطح پارچه‌ای فشرده، گرم و رضایت‌بخش به دست آید. نمد به وسیله‌ی شانه‌زنی گلوله‌هایی از پشم نمدار به دست می‌آید که با چربی حیوان مخلوط شده و به هم فشرده می‌شود تا به صورت یک لایه درآید نمد بیش از هر چیز برای درست کردن کلاه و کفش استفاده می‌شد اما در درست کردن چادر و کپر نیز بکار می‌رفت.

نساجی و پوشاک در دوران پیش از تاریخ

 تکنیک نساجی به آهستگی تکامل یافت در دوره‌ی نوسنگی پسین (۳۳۰۰-۴۵۰۰ ق.م. و در عصر فلز، شیوه‌های مختلفی برای بافتن کوله‌پشتی و خورجین‌ها و همچنین برای شنل‌ها تونیک‌ها و کمربندها بکار می‌رفتند نخستین دستگاه‌های بافندگی ابتدایی ظاهر شدند. این دستگاه‌ها به واسطه‌ی سیستم میله‌ها و چله‌ها کار می‌کردند و برای درست کردن پارچه‌هایی که کناره‌ی آن‌ها از قبل حاشیه داشتند استفاده می‌شدند. پیشرفت پارچه‌ها به گسترش کنف و پشم کمک کرد. زمانی که وَردها جزئی اساسی از دستگاه بافندگی شد و ابزارهای کار کامل شدند، تلاش‌ها برای دستیابی به ساختارهای قطری و مربع الگوهای ۷ یا ۸ و لوزی گسترش یافتند. مردم اسکاندیناوی شنل‌های بیضی‌شکل یا چهارگوشی می‌پوشیدند که مثل یک پتو آن‌ها را کاملاً می‌پوشاند و با یک سنجاق بر روی سینه بسته می‌شد. نمونه هایی از این نوع لباس‌ها در پنجاه مجسمه در اسکاندیناوی کشف شده‌اند که از تنه های درخت ساخته شده و شامل یادبودهای مردمی هستند که در عصر برنز زندگی می‌کردند. شنل‌ها بریده نمی‌شدند بلکه با طول موردنظر برای برجسته کردن لبه‌ها و حاشیه‌های ساییده و نخ‌نما بافته می‌شدند. شنل تورسبرگ که در جوتلند کشف شده و متعلق به عصر آهن (۲۰۰۰ ق.م) است از هفت تکه‌ی پشمی درست شده است و ویژگی‌های مشابهی دارد. یکی دیگر از کشفیات جالب توجه در فرزیای شرقی، یک جفت شلوار درست شده از تکه پارچه‌ای است که دو طرف آن به سمت مرکز برگردانده شده‌اند. بر اساس گواهی گوردخمه‌هایی در بروم اشوج و اگود در دانمارک (۱۳۷۰ ق.م)، پوشاک زنانه شامل یک دامن-پیشبند بود که از یک سری بند درست می‌شدند و به وسیله یک کمربند پشمی با سگک برنزی و تزئینات مارپیچی به کمر متصل می‌شدند. سینه‌های زنان با یک کرست آستین سه‌ربع یا یک بلوز یقه هفت آستین کیمونو پوشانده می‌شدند. همچنین زنان دستبندهای برنزی به دور مچ دست خود می‌بستند.

پوشاک تمدن مینوسی: نمادی از شکوه، نوآوری و سبک زندگی در کرت باستان